آرشیو تاریخی

مطالب و مستندات مفید تاریخی از انقلاب اسلامی و ایران

آرشیو تاریخی

مطالب و مستندات مفید تاریخی از انقلاب اسلامی و ایران

تعجب رنجبران از پاسخ دری نجف آبادی در خصوص فقیه عالیقدر

برنامه دستخط، عصر امروز (جمعه 16 خرداد 1399) با حضور حجت الاسلام قربانعلی دری نجف‌آبادی (که البته از وی با عنوان آیت الله یاد شد) به روی آنتن شبکه یک رفت. مثل همیشه حسین رنجبران مدیرکل روابط عمومی صدا و سیمای میلی مجری برنامه بود و با توجه به اینکه آقای دری اهل نجف آباد و با فقیه عالیقدر حضرت آیت الله العظمی آقای منتظری (رضوان الله تعالی علیه) در ارتباط بود (البته زمانی مسئولیت دفتر معظمٌ له را برعهده داشت که در این برنامه هیچ اشاره ای به آن نشد که به احتمال قوی رنجبران از این موضوع آگاهی نداشته است) از وی سؤالی کرد که از سؤالات بعدی رنجبران مشخص می شود هم تعجب کرده و هم دوست نداشته که این پاسخ ها را بشنود.

 

مطلبی که آقای دری به آن اشاره کرده مربوط به غائلۀ پس از استعفای فقیه عالیقدر از قائم مقامی رهبری است که با تدبیر و نامۀ آن مرجع عالیقدر و مظلوم از وقوع آن در استان اصفهان بخصوص نجف آباد جلوگیری به عمل آمد.

 

متن سؤال و جواب به این شرح است:

 

*به عنوان کسی که نجف آبادی بودید و برای نجف آبادی‌ها آقای منتظری فرد مهمی بود، فکر می کردید پیوندی بین دفتر ایشان با منافقینی که این همه کشتار کردند، شکل بگیرد؟

 

انتظار ما این بود آقای منتظری به عنوان رهبری که نه، ولی آقای منتظری رابطه شاگردی و استادی با امام داشتند، خودشان هم مکرر می‌گفت که هرجا امام پافشردند ما هم باید پافشاریم. بنابراین انتظار این بود این مسیر توسط ایشان با جدیت دنبال می شد و ایشان هم به من در حوادث نجف آباد گفت من راضی نیستم از ناحیه من به نظام آسیبی وارد شود. این تعبیر ایشان بود.

 

*این تعبیر خود آقای منتظری بود؟

 

بله. گفتند من حاضر نیستم بخاطر من ... من به نجف آباد رفته بودم، قبلا هم برادران رفته بودند. روز سه شنبه درگیری بود و یک نفر هم کشته شده بود. من که به آنجا رفتم تقریبا مانند آبی بود که روی آتش ریخته شد. بدون حفاظت؛ گفتم مردم به مسجد جامع بیایند. سخنرانی کردم و از امام تجلیل کردم و گفتم فردا صبح مسجد بازار – فاصله این دو مسجد 500 قدم و کمتر بود - بیایید و از آنجا بازار می رویم و مغازه‌ها را باز می کنیم.

 

*امام از شما خواستند برای سخنرانی بروید؟

 

نه. امام نخواسته بود. بعد حاج احمد آقا زنگ زدند و از طرف امام از من تشکر کردند. صبح مردم به مسجد بازار آمدند. مسجد بزرگی است. گفتیم بازار را باز می کنیم و همین کار را کردیم.

 

*ماموریت به شما داده بودند؟

 

آقای منتظری خودش گفت.

 

*به شما گفت؟

 

بله. خودش گفت که بروید. یادداشت دو صفحه ای داد و من الآن به خاطر ندارم.

 

*که شما آنجا بروید.

 

بله. گفتند من راضی نیستم بابت من آسیبی برسد.

دروغ جدید: پیشنهاد قائم مقامی رهبری به هاشمی رفسنجانی از سوی امام خمینی (ره)


هر سال آقایان مداح و روضه خوان روضۀ جدیدی از حوادث کربلا و عاشورای حسینی (علیه السّلام) نقل می کنند برایم جالب بود که همین روش را در مسائل تاریخ معاصر مشاهده کردم و جدیدترین آن موضوع مصاحبۀ «عبدی مدیا» با «محمّد هاشمی» برادر «مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی» بود که «دیده بان ایران» آن را منتشر کرد. قسمتی از این مصاحبه که برایم جالب بود این است:

«سؤال: در آن زمان، به خود آقای هاشمی پیشنهاد نشد که خودشان برای رهبری اقدام کنند؟

بعد از عزل آقای منتظری، آقای هاشمی خیلی ناراحت بود امام به آقای هاشمی پیشنهاد داده بودند که خبرگان شما را به‌عنوان قائم مقام معرفی کنند، نامه دهند، من نامه دهم، تأیید می‌کنند. آقای هاشمی تقریبا یک هفته گریه می‌کرد و می‌گفت نه، من نمی‌خواهم. از امام خواهش می‌کرد که چنین کاری نکنند، یعنی کراراً خواهش کرده بودند که چنین کاری نکنند. مثلاً یکی از دلایلی که پرسیدیم، ایشان می‌گفتند اگر من چنین چیزی را می‌پذیرفتم، اینگونه می‌شد که قضیه آقای منتظری را من مثلاً این کار را کردم و ایشان نکرده بود، کسانی دیگر بودند. بنابراین بله، به آقای هاشمی پیشنهاد شده بود، ولی ایشان نپذیرفتند. حتی از طرف خود امام هم پیشنهاد شده بود.»

اولاً، همانگونه که بارها نوشته ام با کلمۀ عزل برای فقیه عالیقدر معتقد نبوده و نیستم که توضیحات مفصّل را قبلاً بیان کرده ام.

ثانیاً، راست و دروغ این موضوع که پس از 31 سال مطرح می شود با شخص گوینده (محمد هاشمی) است،

ثالثاً، این موضوع به دهۀ اول فروردین 1368 باز می گردد که هنوز فرمان بازنگری در قانون اساسی و حذف مرجعیت از شرایط رهبری مندرج در اصول 107 و 109 صادر نشده بود.

این اصول بیان می دارند:

اصل 107: «هر گاه یکی از فقهای واجد شرایط مذکور در اصل پنجم این قانون از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شده باشد، همانگونه که در مورد مرجع عالیقدر تقلید و رهبر انقلاب آیت ‏الله‏ العظمی امام خمینی چنین شده است، این رهبر، ولایت امر و همه مسئولیتهای ناشی از آن را بر عهده دارد، در غیر این صورت خبرگان رهبری منتخب مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری دارند بررسی و مشورت می‌کنند، هر گاه یکی مرجع را دارای برجستگی خاص برای رهبری بیابند او را به عنوان رهبر به مردم معرفی می‌نمایند، وگرنه سه یا پنج مرجع واجد شرایط رهبری را به عنوان اعضای شورای رهبری تعیین و به مردم معرفی می‌کنند.»

اصل 109: «شرایط و صفات رهبر یا اعضای شورای رهبری: 1- صلاحیت علمی و تقوایی لازم برای افتاء و مرجعیت. 2- بینش سیاسی و اجتماعی و شجاعت و قدرت و مدیریت کافی برای رهبری.»

بنابر این آیا این موضوع در صورت صحّت بیانگر آن نیست که امام برخلاف قانون اساسی توصیه کرده اند؟ آیا مرحوم هاشمی رفسنجانی مرجع بالفعل یا بالقوّه بوده است و ما خبر نداریم؟

آیا این به ابتذال کشیدن قانون آن هم قانون اساسی به عنوان میثاق ملی نیست؟

آیا این نشان نمی دهد که اینها با حذف بزرگ مرجع جهان تشیّع فقیه عالیقدر حضرت آیت الله العظمی آقای منتظری (قدّس الله نفسه الزّکیّة) جاده را برای خود و دوستانشان صاف و هموار کردند؟

در این گفتگو آقای محمد هاشمی اشاره می کند که دیگران در حذف فقیه عالیقدر دخالت داشته اند! اینها چه فرد و افرادی هستند که هنوز پس از گذشت 31 سال از آن حادثۀ اسف بار و غیر قابل جبران نمی توان آنها را به مردم معرفی کرد؟

سخن بسیار است و به همین اندک بسنده می کنم.

آرشیو تاریخی/ جریان کتاب خواندن آیت الله خامنه ای به هنگام سخنرانی بنی صدر

هرچه زمان می گذرد مطالب روزها و ماهها و حتی سالهای اولیّۀ انقلاب اسلامی خواندنی و جالب تر می شود. نسل جدید دوست دارند بیشتر در این خصوص اطلاعات کسب کنند. (البته باید آن را از منابع دست اول بدست آورند و به مطالب منتشر شده در فضای مجازی و گروههای تشکیل شده در پیام رسانهای داخلی و خارجی مثل تلگرام خیلی اعتماد نکنند)  

از جمله مطلبی که برای خودم جالب بود موضوع مقالۀ صفحۀ دوم روزنامه کیهان مورخ 5 خرداد 1359 می باشد که در آن وحید لاهوتی (فرزند مرحوم آیت الله حسن لاهوتی و برادرِ همسرِ دخترانِ هاشمی رفسنجانی که جزء مجاهدین خلق بوده و در آبان ماه 1360 کشته شد) به جلسۀ معارفۀ نمایندگان دورۀ اول مجلس شورای اسلامی با سید ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور وقت اشاره کرده و در آن به خواندن کتاب توسط آیت الله خامنه ای امام جمعه تهران و نمایندۀ آنها در مجلس اعتراض و این عمل را خلاف ادب اسلامی و اسائۀ ادب به ساحت رئیس جمهور دانسته است و در مقابل آیت الله خامنه ای چند روز بعد طی مصاحبه ای با روزنامه کیهان این موضوع را نفی کرده و بیان نموده که تلویزیون کتابخوانی وی در آن موقع مونتاژ تلویزیون است. 

برای آگاهی شما در این زمینه متن مقاله و مصاحبۀ مذکور را از روزنامه کیهان استخراج کردم که برای اولین بار آن را در فضای مجازی ملاحظه خواهید کرد (چون تصویر آن خوب نبود مجبور شدم متن را کلاً و عیناً تایپ نمایم)  ادامه مطلب ...

آرشیو تاریخی/ نظرات فقیه عالیقدر در خصوص سازمان مجاهدین خلق

متأسفانه چند سالی است که بمناسبت های مختلف از جمله اوایل فروردین سالگرد واقعۀ تلخ غوغای قائم مقامی رهبری و استعفای فقیه عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری (قدّس الله نفسه الزّکیّة) و همچنین خرداد ماه و انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری جمهوری اسلامی ایران مطالب و مقالات یک دست و تکراری و به قول معروف یک سویه بر علیه فقیه عالیقدر منتظر می شود بدون آنکه تحمل درج کمترین جمله ای از سوی مخالفین خود داشته باشند از جمله در روزهای اخیر خبرگزاری فارس مبادرت به انتشار مطالبی از قول رهبری (در قالب خاطرات ایشان در دهه 1360) و جوان تند رو و کم عقلی به نام سید یاسر جبرائیلی نموده است که دائم دارند القاء می کنند آن مرجع مظلوم با منافقین در یک خط بوده و هم سو با هم حرکت می کردند بدون آنکه بگویند آن بزرگوار بارها نظر خویش را در خصوص سازمان منحوس مجاهدین خلق و در حقیقت منافقین شجاعانه اعلام کرده و باکی هم از بیان آن نداشت و حتی فرزند با ارزش خویش شهید بزرگوار حضرت حجت الاسلام و المسلمین محمد منتظری (رحمةالله علیه) را در این راه از دست وی گرفته و به شهادت رساندند. در این قسمت نظر آن فقیه عالی مقام و مظلوم درخصوص مجاهدین خلق و مسائل مهم مملکتی که از صفحات 1، 3 و 6 روزنامه انقلاب اسلامی مورخ 10 تیرماه 1359 انتخاب شده است را ملاحظه خواهید کرد. به امید آنکه شاید در کم کردن فضای مسموم تبلیغاتی و جلب نظرات نسل جدید بسوی عقلانیت قدمی برداشته باشم.




جهت مشاهدۀ بهتر بر روز لینکهای زیر کلیک نمایید:

http://s12.picofile.com/file/8398565250/1359_4_10P6.png

http://s12.picofile.com/file/8398565418/1359_4_10P3.png

هنر و سینما در دوران طاغوت 8/ تصویر یک بازیگر فاسدالاخلاق

شهناز تهرانی را می توان از بازیگران مبتذل و  فاسدالاخلاق قبل از انقلاب اسلامی دانست که بدون کمترین خجالت و حیا هم بصورت عریان بازی می کرد و هم راحت خود را در اختیار بازیگران مرد قرار داده تا با او هر کاری می خواهند انجام دهند. 

(روزنامه اطلاعات 25 اردیبهشت 1354 صفحه 7)

هنر و سینما در دوران طاغوت 7/ تصویری از بازیگران سریال تلخ و شیرین

 در تصویر ثریا قاسمی که هم اکنون سنش از 80 گذشته را به صورت بی حجاب می بینید 

(به نقل از روزنامه اطلاعات 25 اردیبهشت 1354 صفحه 7)

آیا دانستن حق مردم است؟

در دوران اصلاحات در کنار عنوان روزنامه صبح امروز نوشته بود: «دانستن حق مردم است» اما دیدیم که شعاری بیش نیست چرا که در اولین اقدام در هشتم اردیبهشت 1379 و با نشان دادن چراغ سبز توسط رهبری و صدور فرمان قطع کردن زبان ها و شکستن قلم ها روزنامه ها به صورت فله ای، یکی پس از دیگری بسته شد. البته نمی خواهم به آن جریان بپردازم اما در این جریان اخیر اعلام عید فطر و اطلاع رسانی خبرگزاری شفقنا که به عنوان تنها سایت خبری نظر مراجع معظم تقلید را در خصوص اینکه آیا یکشنبه 4 خرداد عید است یا دوشنبه 5 خرداد، بخوبی از عهدۀ آن برآمد اما امروز زمزمه هایی برای برخورد شدید با این خبرگزاری شیعه شنیده می شود از جمله مطلب زیر که اگر خدای ناکرده عملی شود خطرناک بوده و باید منتظر باشیم همین وبلاگ ها را هم بزودی ببندند:

 

عضو مجلس خبرگان خواهان برخورد با خبرگزاری شفقنا به‌دلیل انتشار نظر متفاوت مراجع قم با مقام رهبری درباره عیدفطر شد

 

فیلم اقامۀ نماز جماعت به امامت مرحوم حاج علی منتظری در جبهه

اول خرداد 1368 روز است که مرحوم حاج علی آقا منتظری پدر بزرگوار و با اخلاص فقیه عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری (قدّس الله نفسه الزّکیّة) که درود خدا و ملائکه و انبیاء عظام الهی (علیهم السّلام) بر او باد، به دیار ابدیّت شتافت. آن روزها مصادف بود به غوغای استعفا (حکومتی ها از آن به اشتباه به عزل و برکناری یاد  می کنند) و به همین منظور از ارسال پیام تسلیت و حضور در بیت آن مرجع آزاده و .... خبری نبود حتی توقع می رفت امام راحل (ره) پیام تسلیتی مرقوم نمایند که ایشان هم اقدامی نکرده و حتی از سوی بیتشان هم پیامی ارسال نگردید. 

به مناسبت سی و یکمین سالگرد درگذشت ابوی گرانقدر بزرگ مرجع جهان تشیّع، کلیپ کوتاهی از اقامۀ نماز جماعت جمعی از رزمندگان اسلام در جبهه های حق برعلیه باطل به امامت آن مرحوم را ذیلاً تماشا خواهید کرد که اتفاقاً محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) هم حضور دارد.

 حضور مرحوم حاج علی منتظری در جبهه

چرا مسلمین جهان در برابر عربده های اسرائیل غاصب و آمریکای جهانخوار ساکت نشسته اند

پیام فقیه عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری (قدّس الله نفسه الزّکیّة) بمناسبت روز جهانی قدس و راهپیمایی میلیونی ملت شریف ایران در سال 1359 مندرج در صفحه 1 و 2  روزنامه اطلاعات 14 مرداد 135:

هنر و سینما در دوران طاغوت 6/تبلیغ فیلم معرکه

با این فیلمها جوانان را منحرف می کردند

روزنامه اطلاعات 12 مرداد 1350 ص 3

تبلیغ فرزند کمتر، رفاه بیشتر

در آستانه برگزاری سمینار بهداشت و تنظیم خانواده روزنامه اطلاعات 27 اردیبهشت 1350 صفحه 7 طی مقاله کوتاهی در صفحۀ خانواده اینگونه القاء کرد که هرچه فرزند کمتر باشد رفاه بیشتر خواهد شد. لیکن در غرب از همان زمان تا کنون تبلیغات برعکس صورت می گیرد و آسایش و آرامش را در فرزند بیشتر می دانند. ایوانکا دختر ترامپ خود دارای 3 فرزند می باشد که تصویر وی را ذیلاً مشاهده می کنید:

آگهی های تبلیغاتی 2/ تلویزیون بلموند

تبلیغ تلویزیون بلموند (رنگی)

روزنامه اطلاعات 17 مهرماه 1350

هنر و سینما در دوران طاغوت 4/ شجریان: من استعفا نکرده ام بلکه اعتراض دارم

مصاحبه روزنامه اطلاعات با محمد رضا شجریان که در تاریخ 26 دی 1356 در صفحات 1 و 24 درج شد.

یادآوری می شود  شجریان در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است.

آگهی های تبلیغاتی 1/ تبلیغ نوشابه کوکاکولا


مجله جوان شماره 20 مورخ 7 اردیبهشت 1358 صفحه آخر

هنر و سینما در دوران طاغوت 3/ اسرار جدایی گوگوش و بهروز وثوقی


اسرار جدایی گوگوش خواننده و بهروز وثوقی که هر دو در سینما بازیگر بودند و جریانات خاصی داشتند. 

به نقل از روزنامه اطلاعات 25 دی ماه 1355 صفحات 1 و 24

 و حتی پس از انقلاب اسلامی در این خصوص افشاگری شده و مجلۀ جوان نوشت  اشرف آنها را وادار کرد در حضور وی در آغوش هم بیامیزند و ...


هنر و سینما در دوران طاغوت 2/ فیلم «بردگان مرگ»


آگهی برنامه سینماها در خصوص فیلم «بردگان مرگ» به نقل از روزنامه اطلاعات 10 فروردین 1354 ص 14